تسنیمی
+ جانم
تسنیمی
+جاااانم
هیچی دلم برای صدا کردنت تنگ شده بود
.
.
نفهمیدی دلم گرفت { ی } آخر نامم یعنی تسنیم او
چرا { م } نگفتی که در حسرت شنیدنشم { تسنیمم }بگویم جانم فدای صدای تو
مانده بودم رو هوا
دلش کسی را میخواست که نبود
وزبانش فقط فقط مرا میگفت و چون مانده بودم مرا میخواست
.
خودم؟؟؟
خودم ...
دیوانه اش بودم
خدای روی زمینم بود