قلبم را دانه ،دانه کرده ام...
ریخته ام....
پشت پنجره اتاقت....
فردا همه ی گنجشکهای آن حوالی....
عاشقت میشوند...⚘⚘
پست های بی مخاطب.....
قلبم را دانه ،دانه کرده ام...
ریخته ام....
پشت پنجره اتاقت....
فردا همه ی گنجشکهای آن حوالی....
عاشقت میشوند...⚘⚘
پست های بی مخاطب.....
ب شوق فتح تو،،دل نقشه میکشید اما....
خبر نداشت ک این قله پرتگاه من است....
برنده،همون بازنده ایه ک بازم تلاش کرده
عشق ...
مثل همین بادهای کویریست....
مگر نیاید.......
وقتی بیاید چشم ها را کور میکند....
یکتا احمدی : ممنون از حضورتون ..زیبا بود (gol)
نکهت رهسپار : تو را گم میکنم هر روز و پیدا میکنم هر شب بدین سان خوابها را با تو زیبا میکنم هر شب تبی این گاه را چون کوه سنگین میکند آن گاه چه آتشها که در این کوه برپا میکنم هر شب مرا یک شب تحمل کن که تا باور کنی ای دوست
آرام زمانی : خدا نکنع جانم
باز هم شب شد و دلتنگی ما روشن شد....
هر رازی را نمیشود پنهان کرد....
دیدم در آن دشت....ک جا گذاشتی عطرت را...
مست بودند گلهایش...
زندگی چیزهایی نیست ک جمع میکنیم...
زندگی قلب هایی ست ک جذب میکنیم....
همچو باران باشیم....رنج جدا شدن از آسمان رادر....سبز کردن زندگی جبران کنیم .....
گر ب دل جا تنگ داری...روی چشمم بنشین...
ک دل و دیده و جان ،آنِ تو میباشد وبس...
جان گذاری اگر ب اتش عشق....
عشق را کیمیای جان بینی......
هاتف اصفهانی
یکتا احمدی : ممنون از شعر زیباتون ⚘⚘
آرمین . : در عشق تو از بس که خروش آوردیم دریای سپهر را به جوش آوردیم چون با تو خروش و جوش ما درنگرفت رفتیم و زبانهای خموش آوردیم
پدرام . : منظره قشنگیه ...