امروز ساعت دو ظهر داشتم از تشنگی میمردم
یک گدا دیدم داشت آب میخورد????
گرفتم تا تونستم زدمش????
گفتم ما برای درک وضع شما داریم روزه میگیریم. بعد شما خودتون آب میخورید.????????????
امروز ساعت دو ظهر داشتم از تشنگی میمردم
یک گدا دیدم داشت آب میخورد????
گرفتم تا تونستم زدمش????
گفتم ما برای درک وضع شما داریم روزه میگیریم. بعد شما خودتون آب میخورید.????????????
دولت داره 172 هزار تومان کمک هزینه معیشتی برای ماه رمضان میده
با این قیمت رولبیا و بامیه و شیر و خرما و حلیم و گوشت و مرغ و میوه و...
انگار همه رو برده رستوران گفته هرچی دوست دارید بخورید خلال دندونتون رو من حساب میکنم????????
???? #یک_دقیقه_مطالعه
مدتهاست تصمیم گرفتهام هرگاه از کسی رنجیدم یا دلم را شکست به یاد روزی باشم که ممکن است هرگز در زندگیام و در این دنیا نباشد...
آن روز را مرور میکنم آنقدر، که نبودنش را باور میکنم، بعد در ذهنم برایش غمگین میشوم و شاید یک عزاداری ذهنی و بعد آرزو میکنم کاش بود و از او میگذشتم
بعد به خود میگویم حالا او هست، پس ببخش و فراموش کن
از بخششم شاد میشوم و از بودن او شادتر
به همین راحتی
این فرمول جدید آرامش من است
.
اگر اندك
اندك
دوستم نداشته باشي
من نيز تو را
از دل ميبرم
اندك
اندك
اگر يكباره فراموشم كني
در پي من نگرد
زيرا
پيش از تو فراموشت كرده ام!!
#پابلو_نرودا
/>
????☘
با خیالت زندگی میکنم
و با خودت عاشقی
کاش دو بار زاده می شدم!
یکی برای مردن در آغوش تو...
یکی برای تماشای عاشقی کردنت !
#عباس_معروفی
/>
????☘
من از خزان به بهار از عطش به آب رسیدم
من از سیاهترین شب به آفتاب رسیدم
هم از خمار رهیدم٬ هم از فریب گذشتم
که از سراب به دریایی از شراب رسیدم
به جانب تو زدم نقبی از درون سیاهی
به جلوهی تو٬ به خورشید بینقاب رسیدم
اگر نشیب رها کردم و فراز گرفتم
به یاری تو بدین حُسن انتخاب رسیدم
شبی که با تو هماغوش از انجماد گذشتم
به تب٬ به تاب٬ به آتش٬ به التهاب رسیدم
چگونهاست و کجا؟ دیگر از بهشت نپرسم
که در تو٬ در تو به زیباترین جواب رسیدم
کتاب عمر ورق خورد بار دیگر و در تو
به عاشقانهترین فصل این کتاب رسیدم
چرا به نابترین شعر خود سپاس نگویم
تو را؟ که در تو به معنای عشق ناب رسیدم
حسین منزوی
????☘
.
دل سوی مهر میکشد و مهر سوی دل
جایی که مهر نیست مکن جستجوی دل
دل گوشتپارهای که بجنبد به سینه نیست
منگر چنین ز چشم حقارت به سوی دل
بحث بهشت و دوزخ و آشوب کفر و دین
چون بنگرند نیست مگر گفتگوی دل
افلاک را به لرزه فکندی بهر نفس
گر آمدی ز پرده برون هاى هوى دل
ما را نوید افسر شاهی مده که ما
در کنج انزوا نبریم آبروی دل
الا که آرزوی دلی را برآوريم
ما را نبود و نیست دگر آرزوی دل
دشنام تلخ و روی ترش دلنشینترست
ما را ز خندهای که نباشد ز روی دل
دیدی چگونه جام سراپای خنده شد
آندم که شیشه قهقهه کرد از گلوی دل
بر لوح دل رموز محبت نوشتهاند
ما خواندهایم و کرده ز بر پشت و روی دل
واقف شود ز معنی دل هرکه چون «بهار»
بگذاشت جان و جاه و جوانی به روی دل
ملك_الشعراى_بهار
????☘
✨????﷽????✨
✨????????آمد رمضان و
مقدمش بوسیدم
در رهگذرش
طبق طبق گل چیـدم
من با چه زبان
شڪر بگویم ڪه به چشم
یک بار دگر ماه خدا را دیدم . . .
حلول ماه عشق و بندگی ????????????
بر میهمانان سفره باریتعالی ????
خجسته و مبارک باد????????????
????☘
صبح است و بهارست و
صدای نم باران????
امروز چہ زیباست
نگاه خوش یاران
چون موسم عشق است و
بهاران دل انگيز????
سر زنده کند
نغمه و آواز هزاران
???? سلام ????
صبحتون بخیر دوستان گرامی????