دو عالَـــــــــم را بہ یڪبــــــار از دلِ تنڪَ

بُرون ڪردیم تا جــــــــــاے ِ تو باشد ..

خــــدایـــــا
تمام زیـــــبایی دنیایت
درخشـــــندگی مرواریدهایت
بوی مست ڪننده ی گـــــل هایت
و آبـــی بودن آســـــمانت
ونمـــــاز های خیس از اشڪهایم
همـــــه را فراموش ڪن.......
فقط گــــوش سپار
میخواهم رازی گویم
خــــــدایا دوستت دارم
ای رب من
وایـــن همان رازیست ڪه
بخاطرش برایت زندگی میڪنم
عشقِ خدا
پیچکی ست که دیوار نمی‌شناسد،
این عشق از دیوارِ دلِ تو نیز بالا می‌رود

اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَيْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَيْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَيْنِ

آخ کربلا دلتنگم
اللّهم ارزُقْنا کربلا بحق حضرت زهرا (س)

هوای قلب من امروز
هوای سرد تنهاییست
دل من یاد" تو" افتاد
چقدر جای دلت خالیست
حضورت گر کنارم نیست
نگاهت گر به سویم نیست
ولی جای قدم هایت
هنوزم در دلم باقیست ....

تو تنها تَسلای منی
هر چند در آن سوی دیگر جهان هستی.
با این‌حال، وقتی راه می‌روم،
تو به من نزدیکی؛
وقتی کار می‌کنم،
تو با من سخن می‌گویی؛
و آن دم که
احساس می‌کنم تنهایی مرا می‌خورد،
حضور تو در کنارم تجلی می‌یابد.
لحظاتی هست که می‌دانیم میان ما و آنان که دوستشان داریم،
هیچ فاصله‌ای نیست.

عشــ ــ♡ـ ــــــق یعنی
در میان غُصِه‌های زنــدِگـی
یڪ نفر باشد ڪہ آرامت کند . . .

دلم مے خواهد،
از زبان شاملو صدایت ڪنم
دلم برایت تنگ شده است
خداے ڪوچڪ من...

بعضی روزها
حال آدم یک جور عجیبی خوب است
خوب که میگویم
نه اینکه مشکل نباشدها
نه...
خوب یعنی خدا دستش را میگیرد
مقابل غم‌ها
میگوید "امروز بنده‌ام بایدخوشحال باشد،سراغش نیایید"
و تو هی ذوق میکنی
از خوشی‌های کوچک زندگی‌ات
از اتفاقاتی که انتظارش را نداری و میشود ...
گفتم انتظار،یادم آمد
هر روزی که بی انتظارو شاکر
چشم گشودم "حالم خوب بود "
خوب که میگویم
نه اینکه به تمام آرزوهایم رسیده باشم‌ها !!.نه...
خوب یعنی خدا را رأس آرزوهایم قرار دادم
و همه چیز را به او سپردم ...

یه وقتایی هست که آدم دلش گرفته. نه می تونی به کسی بگی و نه میتونی تحمل کنی. فقط یه محرم راز و یه مرهم دل لازمه تا بغض گلوتو بشکافی و سفره ی دلتو باز کنی. یا رضا... آقای من... شما همان محرم راز و مرهم دل هستی. چه دل انگیز است آرمیدن در گوشه ای از صحن و سرایت و زیر لب نجوا کردن با تو. من اشک هایی را که با هر دانه از تسبیحم برای تو سرازیر میشود را دوست دارم. چرا که می دانم با هر دانه ی آن ها دلم سبک تر میشود. خوشا آن دلی که محرم و مرهمش تو باشی رضا جان...

می گویند هر کس برای اولین بار نگاهش به گنبد طلایت بیفتد حاجت روا خواهد شد. خوشا آن چشمی که با دیدن گنبد تو روشن می شود و خوشا آن دلی که تمنایش به لطف تو مستجاب می شود. ای بارقه ی امید... تو پیدایی در پس پرده ی شب. راه بگشا. ما بندگان گناهکار و دل شکسته ای هستیم که جز حرمت ملجئی برای درماندگی خود نیافتیم. ما را دور مران از در و راهمان بده... رضا جان.

" تو "
به اندازه مهر و وفایت
خاطرم را تسخیر کرده ای
و این یعنی ؛
هیچ فاصله ای قادر نیست بمیراند
عشقی را که
برایت درون "قلبم" پنهان ساخته ام ....