.
مَبَر از پینه‌ی پیشانی من
گمان بر رتبه‌ی عرفانی من

ز خاطر بردن ذکر سجود است
دلیل سجده‌ی طولانی من
.

.
ما قـُــوّت پرواز نــداریم، وگــــرنه

عمری‌ست که صیاد شکسته ست قفس را
.

.
فریاد ز دستِ فلکِ شعبده باز
آزاده به ذلـت و گدازاده به ناز

نرگس، ز برهنگی سرافکنده به زیر
صد پیرهن ِحریر، پوشیده پیاز
.

.
صبور باش که اعجاز صبر، هم یعقوب

به وصل یار رسانید هم زلیخا را...
.

.
آن‌چنان زی که بمیری، برهی
نه چنان زی که بمیری، برهند...
.

.
پیش صاحب‌نظران، ملک سلیمان بادست

بلکه آنست سلیمان، که ز ملک آزادست
.

.
.فروغ مشعل دولت، چو برق در گذر است

چراغ گوشه نشینان مدام می سوزد

.

..

دور گردون گر دو روزی بر مراد ما نرفت

دائما یکسان نباشد حال دوران غم مخور

.

..

نقش شیرین رود از سنگ، ولی ممکن نیست

که خیال رخش از خاطر فرهاد رود
(جامی)

.

..

دو نصیحت کنمت بشنو و صد گنج ببر

از در عیش درآ و به ره عیب مپوی



***