پیشترها اگر میگفتند مجذوب دختری خواهم شد، از ته دل میخندیدم؛ هیچ موجودی را بیرون از خودم نمیدیدم، تا تو ذرهذره آمدی به درونم؛ با هر نبض من میتپی. انگار بزرگت کردهام...
یه کم بهنام ببینید :))
+
...صدایم کرد عشق ابدی من. یعنی به من ختم میشود. یعنی به هم ختم میشویم. هر چه که پیش بیاید، حتی اگر روزها از هم دور باشیم ، حتی اگر بدترین روزها را سپری کنیم، حتی اگر از هم رنجور شویم، باز هم آخرش به یکدیگر ختم میشویم و در کنار همیم.
ابدِ من، یعنی مهم نیست چه پیش بیاید و چه شود بینمان، من همیشه هستم. ابدِ من یعنی تا ابد الدهر عاشقت میمانم.
تا آن روز با کلمات زیادی مرا خطاب کرده بود، اما ابد من معصومانهترین چیزی بود که به من گفته بود. این یعنی آزادانه میخواست من در آینده و در ابدش باشم. یعنی از من شروع میشد. یعنی به من ختم میشد...
شب گذشته به من گفت ″عزیزترینم″!
تا این زمان هیچ واژه ای نتوانسته بود تا این حد برایم جاودانه بماند و کلمات فقط مشتی کلمات بودند در اقتضای زمان و مکانی محدود. ولی ″عزیزترینم...!″ فکرش را بکنید که در میان تمام عزیزانی که دارد، تو، ″ترینِ″ آنهایی! این یعنی مرا کاملا آزاد و شرافتمندانه دوست دارد آنهم در کمالِ دارایی نه از روی ترس و تنهایی...